معنی کلیسا
پرسش :
کلیسا به چه معنی است؟
پاسخ :
این کلمه از واژه ی «اکلیسیا»(1) به معنای مجمع مقدس گرفته شده است و معنای اصلی و قدیمی آن گروه مسیحیان است.(2) در عهد عتیق، یعنی قبل از ظهور مسیح، این لفظ خصوصاً بر جماعت مقدس بنی اسرائیل دلالت می کرد.(3) ولی در عهد جدید مقصود از آن پیروان عیسی مسیح(علیه السلام) است. کلمه ی کلیسا گاه به معنای سازمانی که فعالیت های جامعه ی مسیحی را تنظیم می کند و گاه نیز به معنای ساختمانی که عبادت گاه مسیحیان است، به کار می رود.
کلیسا در معنای اصلی خود معادل کلمه ی امت در فرهنگ مسلمانان است. این کلمه در عهد جدید بیش از یکصد بار تکرار شده است و معنای آن در اکثر موارد همراه با بار فرهنگی مخصوص است؛ یعنی اجتماع قدیسان و مردمی که از جهان و از اعمال گناه آلود بیرون خوانده شده اند. موارد استعمال این واژه در جماعت اسرائیل بدون در نظر گرفتن بار ارزشی آن بسیار کم است.(4)
با توجه به معنای ذکر شده، اگر مجامع ذی صلاح گروهی از مسیحیان را، به هر دلیل، به بی ایمانی متهم کنند، این گروه از کلیسا خارج شده اند. به همین دلیل، کاتولیک ها که خود را تابع کلیسای روم می دانند، گروه های مخالف خود را خارج از کلیسای جامع مسیحیت می دانند. نویسنده ی کاتولیک کتاب ایضاح التعلیم المسیحی در این مورد می نویسد: «از نظر فرقه ی کاتولیک، کلیسا عبارت از جماعتی از مسیحیان است که دارای ایمان و مؤمن به اسراری همگون و تابع رهبران حقیقی و مطیع پاپ روم هستند. پس در این مجمع فرقه هایی که حاکمیت روحانی روم را به رسمیت نمی شناسند (از جمله پروتستان ها) جایی ندارند. همچنین، غیر مؤمنان، بدعت گذاران، و محرومان، از اعضای کلیسا نیستند.»(5)
ایگناتیوس (متوفای 110 م) اولین مورخی است که عنوان «کلیسای جامع» را به کار برده است. مراد از کلیسای جامع این است که کلیسای مسیح بر خلاف کلیسای تورات مخصوص یک ملت (بنی اسرائیل) نیست، بلکه مرکب از تمام مردم و تجمعات بدون وجود تفاوت خاصی است.(6) سیپریان، اسقف کارتاژ(7) (متوفای 285 م) اولین رهبر روحانی است که رساله ای درباره ی کلیسای واحد نوشته و کلیسا را عروس مسیح و مادر مؤمنان نامیده است. واحد بودند کلیسا اشاره به این معناست که کلیسا مجمعی متشکل از تمام با ایمانان است و تفرقه ای در آن جریان ندارد.
البته نباید فراموش کرد که گاه لفظ کلیسا به جماعت مؤمنان منطقه ای خاص مثل کلیسای اورشلیم و کلیسای روم، اطلاق شده است، که چنین معنایی با واحد بودن کلیسای جامع (مجمع مؤمنان) منافاتی ندارد.
مسیحیان، رسولان را تأسیس کنندگان اصلی کلیسا می دانند.(8) پس از رستاخیز عیسی(علیه السلام) و برخورداری رسولان از هدایت روح القدس، مسیحیان عادت داشتند در خانه های یکدیگر اجتماع کنند و دعا بخوانند و مزامیر داوود(علیه السلام) را تلاوت کنند. آنان سخنان و کارهای عیسی(علیه السلام) را برای یکدیگر بازگو می کردند و مراسم شام آخر عیسی(علیه السلام)، مراسم شکر گزاری (یوکاریست) و جشن محبت (آگاپه) را به جای می آوردند.(9)
در ابتدا فقط یک کلیسای محلی وجود داشت که در اورشلیم بود. بعداً کلیساهای محلی دیگری هم در جاهای دیگری که انجیل موعظه و پذیرفته شد، مانند یهودیه و سامره، تأسیس شد.(10) کلیساها دارای تشکیلاتی بودند، وقت معینی برای جلسات داشتند، دارای مقرراتی بودند و برای امور خیریه پول جمع می کردند.(11)
رشد بدعت ها در قرن دوم، شکل گیری کلیسای مرکزی را، که موجب اتحاد کلیساهای پراکنده ی محلی می شد تسریع کرد. ایرنئوس (متوفای 202 م) مفهوم «سلسله حواری قطع ناشده» را تبدیل به سلاحی برای مبارزه با بدعت کاران کرد. این بیان ایرنئوس در میان عموم پذیرفته شد. رسولان را مسیح آموزش داده بود. آنها مشایخ را جانشین خود کرده بودند و آنها هم جانشینان خود را تعیین کرده بودند. به این ترتیب، طریقِ تعلیمات اصلی حفظ و بدون خطا منتقل می شد.
در ابتدا هر کلیسای کوچک برای خود اسقفی داشت، در پایان قرن دوم رایج بود که اسقف ها رئیس کلیساهای محلی باشند. در پایان قرن چهارم اجتماعات کلیساهای محلی در یک اسقف نشین تحت حکومت برتر یک اسقف جمع می شدند.
پی نوشت:
(1). Ecclesia به یونانی اگلزیا و به لاتینی اکلیسیا (اجتماع شهروندان) گفته می شود
(2). توماس میشل، کلام مسیحی، ص 91.
(3). ویلیام میلر، تاریخ کلیسای قدیم در امپراتوری روم و ایران، ص 36.
(4). اعمال 32:19، 41:39؛ عبرانیان 12:2؛ دوم قرنتیان 2:11؛ افسسیان 24:5.
(5). پطرس فرماج، ایضاح التعلیم المسیحی، ص 165.
(6). ویلیام میلر، تاریخ کلیسای قدیم در امپراتوری روم و ایران، ص 104.
(7). Carthage (قرطاجنه) شهری در تونس
(8). یوسف عطاءالله، الشمس الساطعه فی تاریخ الکنیسه، ص 1؛ ادوارد . ک. تبلور، مذهب کاتولیک و بیست ویک مقاله، ص 75.
(9). توماس میشل، کلام مسیحی، ص 44؛ جوان. اُ. گریدی، مسیحیت و بدعتها، ص 52.
(10). اعمال :8.
(11). هنری تیسن، الهیات مسیحی، ص 304.
منبع: مسیحیت شناسی مقایسه ای، محمد رضا زیبائی نژاد، انتشارات صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران، تهران، 1384، ص 259.
این کلمه از واژه ی «اکلیسیا»(1) به معنای مجمع مقدس گرفته شده است و معنای اصلی و قدیمی آن گروه مسیحیان است.(2) در عهد عتیق، یعنی قبل از ظهور مسیح، این لفظ خصوصاً بر جماعت مقدس بنی اسرائیل دلالت می کرد.(3) ولی در عهد جدید مقصود از آن پیروان عیسی مسیح(علیه السلام) است. کلمه ی کلیسا گاه به معنای سازمانی که فعالیت های جامعه ی مسیحی را تنظیم می کند و گاه نیز به معنای ساختمانی که عبادت گاه مسیحیان است، به کار می رود.
کلیسا در معنای اصلی خود معادل کلمه ی امت در فرهنگ مسلمانان است. این کلمه در عهد جدید بیش از یکصد بار تکرار شده است و معنای آن در اکثر موارد همراه با بار فرهنگی مخصوص است؛ یعنی اجتماع قدیسان و مردمی که از جهان و از اعمال گناه آلود بیرون خوانده شده اند. موارد استعمال این واژه در جماعت اسرائیل بدون در نظر گرفتن بار ارزشی آن بسیار کم است.(4)
با توجه به معنای ذکر شده، اگر مجامع ذی صلاح گروهی از مسیحیان را، به هر دلیل، به بی ایمانی متهم کنند، این گروه از کلیسا خارج شده اند. به همین دلیل، کاتولیک ها که خود را تابع کلیسای روم می دانند، گروه های مخالف خود را خارج از کلیسای جامع مسیحیت می دانند. نویسنده ی کاتولیک کتاب ایضاح التعلیم المسیحی در این مورد می نویسد: «از نظر فرقه ی کاتولیک، کلیسا عبارت از جماعتی از مسیحیان است که دارای ایمان و مؤمن به اسراری همگون و تابع رهبران حقیقی و مطیع پاپ روم هستند. پس در این مجمع فرقه هایی که حاکمیت روحانی روم را به رسمیت نمی شناسند (از جمله پروتستان ها) جایی ندارند. همچنین، غیر مؤمنان، بدعت گذاران، و محرومان، از اعضای کلیسا نیستند.»(5)
ایگناتیوس (متوفای 110 م) اولین مورخی است که عنوان «کلیسای جامع» را به کار برده است. مراد از کلیسای جامع این است که کلیسای مسیح بر خلاف کلیسای تورات مخصوص یک ملت (بنی اسرائیل) نیست، بلکه مرکب از تمام مردم و تجمعات بدون وجود تفاوت خاصی است.(6) سیپریان، اسقف کارتاژ(7) (متوفای 285 م) اولین رهبر روحانی است که رساله ای درباره ی کلیسای واحد نوشته و کلیسا را عروس مسیح و مادر مؤمنان نامیده است. واحد بودند کلیسا اشاره به این معناست که کلیسا مجمعی متشکل از تمام با ایمانان است و تفرقه ای در آن جریان ندارد.
البته نباید فراموش کرد که گاه لفظ کلیسا به جماعت مؤمنان منطقه ای خاص مثل کلیسای اورشلیم و کلیسای روم، اطلاق شده است، که چنین معنایی با واحد بودن کلیسای جامع (مجمع مؤمنان) منافاتی ندارد.
مسیحیان، رسولان را تأسیس کنندگان اصلی کلیسا می دانند.(8) پس از رستاخیز عیسی(علیه السلام) و برخورداری رسولان از هدایت روح القدس، مسیحیان عادت داشتند در خانه های یکدیگر اجتماع کنند و دعا بخوانند و مزامیر داوود(علیه السلام) را تلاوت کنند. آنان سخنان و کارهای عیسی(علیه السلام) را برای یکدیگر بازگو می کردند و مراسم شام آخر عیسی(علیه السلام)، مراسم شکر گزاری (یوکاریست) و جشن محبت (آگاپه) را به جای می آوردند.(9)
در ابتدا فقط یک کلیسای محلی وجود داشت که در اورشلیم بود. بعداً کلیساهای محلی دیگری هم در جاهای دیگری که انجیل موعظه و پذیرفته شد، مانند یهودیه و سامره، تأسیس شد.(10) کلیساها دارای تشکیلاتی بودند، وقت معینی برای جلسات داشتند، دارای مقرراتی بودند و برای امور خیریه پول جمع می کردند.(11)
رشد بدعت ها در قرن دوم، شکل گیری کلیسای مرکزی را، که موجب اتحاد کلیساهای پراکنده ی محلی می شد تسریع کرد. ایرنئوس (متوفای 202 م) مفهوم «سلسله حواری قطع ناشده» را تبدیل به سلاحی برای مبارزه با بدعت کاران کرد. این بیان ایرنئوس در میان عموم پذیرفته شد. رسولان را مسیح آموزش داده بود. آنها مشایخ را جانشین خود کرده بودند و آنها هم جانشینان خود را تعیین کرده بودند. به این ترتیب، طریقِ تعلیمات اصلی حفظ و بدون خطا منتقل می شد.
در ابتدا هر کلیسای کوچک برای خود اسقفی داشت، در پایان قرن دوم رایج بود که اسقف ها رئیس کلیساهای محلی باشند. در پایان قرن چهارم اجتماعات کلیساهای محلی در یک اسقف نشین تحت حکومت برتر یک اسقف جمع می شدند.
پی نوشت:
(1). Ecclesia به یونانی اگلزیا و به لاتینی اکلیسیا (اجتماع شهروندان) گفته می شود
(2). توماس میشل، کلام مسیحی، ص 91.
(3). ویلیام میلر، تاریخ کلیسای قدیم در امپراتوری روم و ایران، ص 36.
(4). اعمال 32:19، 41:39؛ عبرانیان 12:2؛ دوم قرنتیان 2:11؛ افسسیان 24:5.
(5). پطرس فرماج، ایضاح التعلیم المسیحی، ص 165.
(6). ویلیام میلر، تاریخ کلیسای قدیم در امپراتوری روم و ایران، ص 104.
(7). Carthage (قرطاجنه) شهری در تونس
(8). یوسف عطاءالله، الشمس الساطعه فی تاریخ الکنیسه، ص 1؛ ادوارد . ک. تبلور، مذهب کاتولیک و بیست ویک مقاله، ص 75.
(9). توماس میشل، کلام مسیحی، ص 44؛ جوان. اُ. گریدی، مسیحیت و بدعتها، ص 52.
(10). اعمال :8.
(11). هنری تیسن، الهیات مسیحی، ص 304.
منبع: مسیحیت شناسی مقایسه ای، محمد رضا زیبائی نژاد، انتشارات صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران، تهران، 1384، ص 259.
پرسش و پاسخ مرتبط
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}